فلسفه اسلامی
فلسفه
اسلامی
فلسفه?
اسلامی شاخهای از علوم اسلامی است که به شناخت عقلی و استدلالی تعالیم ارائه شده
توسط اسلام میپردازد. از آن به فقه اکبر نیز یاد میشود. حکمت نیز گاهی برای
اشاره به آن به کار میرود.
هانری کربن معتقد است فلسفهی اسلامی را نمیتوان بدون عرفان شناخت . از آنجا که اساسیترین موضوع فلسفهی اسلامی، خداست، ورود به آن بدون پرداختن به شناخت خدا ممکن
نیست. نبودن مرز بین عرفان و فلسفه? اسلامی به همین دلیل است.
مقدمه
فلسفه اسلامی مبنی بر هستی شناسی میباشد چرا که معتقداست
«تلاش اصلی فلسفه جهت شناخت هستی است» و لذا در پی آن است تا حقیقی ترین موجودات
را شناسایی کند و آن چیزی جز واجب الوجود نیست وآن منطبق است با الله.اصلی ترین
بحث نیز الهیات به معنی الاخص است(واجب الوجود)وبقیه مسایل مقدمات هستند. برای
وارد شدن به این مباحث باید علاوه بر مطالعه? مقدماتی و آشنایی مختصر با تاریخ فلسفه، با مباحث شناخت
شناسی و هستی شناسی نیز آشنا شد. هدف این است که
در راه شناخت و تحقیق منطقی معارف الهی، بنیه? استدلال و مبانی فکری را تقویت کنیم.
تعریف فلسفه
علمی را که از احوال موجود مطلق، بحث میکند. یا علمی که از
احوال کلی وجود گفتگو میکند. یا مجموعه قضایا و مسائلی که پیرامون موجود بما هو
موجود مطرح میشود.
ویژگیهای فلسفه
مفاهیم فلسفه از قبیل معقولات ثانیه فلسفی هستند که از راه
حس و تجربه حسی به دست نمیآیند و از این روی مسائل آن با روش تجربی قابل اثبات
نیستند و نمیتوان قوانین فلسفی را از تعمیم قوانین علوم تجربی به دست آورد. در
فلسفه معیار بازشناسی حقایق از وهمیات و اعتباریات به دست میآید. آن را هدف شناخت
شناسی میدانیم. فلسفه متکفل اثبات مبادی تصدیقی سایر علوم است و این یکی از وجوه
نیاز سایر علوم به فلسفه میباشد. از این روی است که بنام مادر علوم شناخته میشود.